مینا باقری دختری پرانرژی است که رشتههای ورزشی مختلفی را تجربه کرده است تا اینکه گمشدهاش را در رشته رزمی پیدا میکند، انتخابی که به مسیر شیرینی در زندگیاش ختم میشود و مطمئن است روزهای بهتری هم پیش رو دارد.
چند هفته قبل، زمانی که مینا دانشآموز رشته تربیت بدنی هنرستان فنی و حرفهای فاطمةالزهرا در محله پنجتن، عازم مسابقات رزمی کشوری در لرستان میشد، تصورش را نمیکرد یکی از پرافتخارترین رقابتهای ورزشی خود را پشت سر بگذارد. او با کنار زدن همه مشکلاتی که در مناطق کمبرخودار سد راه دختران است بین رزمیکاران شرکتکننده کیکبوکسینگ کمربند طلا را از آن خود کرد.
رتبههای قهرمان محله ما یکیدوتا نیست و فراتر از این است که مینا بخواهد تکتک آن راها را بگوید. به همین علت، شاخصترینها را گلچین میکند و فهرستوار میگوید: مقام سوم لیگ باشگاهی در رشته هاپکیدو را تیرماه 1399، مقام دوم استانی مسابقات مجازی هاپکیدو را فروردین پارسال و مقام اول اسپوکس و مقام دوم کیک بوکسینگ را آذر پارسال به دست آوردم.
او هفدهساله و دانشآموز سال یازدهم است و در خانوادهای ورزشکار بزرگ شده است. پدرش گرچه از ورزش فاصله گرفته، تکواندوکار بوده است. شاید تأثیر بزرگ شدن در این محیط خانوادگی است که محمدجواد، برادر کوچکتر مینا، هم از چهارسالگی وارد رشته رزمی میشود.
مینا میگوید: مدرسه دخترانه زهره بنیانیان درس میخواندم. کلاس دوم دبستان کلاسهای ژیمناستیک گذاشته بودند و من در مسابقات دانشآموزی آن سال که در سطح ناحیه برگزار میشد مقام دوم را به دست آوردم. خیلی برایم دلچسب و شیرین بود. دقیقا جرقه کار از همین نقطه خورد و دیگر نتوانستم ورزش را کنار بگذارم. همیشه عضو تیمهای ورزشی مدرسه در رشتههای مختلف بودم و در رقابتها مقام میآوردم.
سال هشتم در رشته بسکتبال مقام دوم استانی را به دست آوردم. طعم این پیروزیها باعث شده بود مدام در حال تمرین باشم. کافی بود وقت آزاد داشته باشم. محمدجواد را که میدیدم در خانه حرکات رزمی انجام میدهد، دوست داشتم این رشته را هم تجربه کنم. از سال نهم وارد رشتههای رزمی شدم.
او ادامه میدهد: هنرهای رزمی دنیای وسیع و گستردهای دارد و من در رشتههای رزمی هاپکیدو، هوشین کیدو، اسپوکس و کیکبوکسینگ کار میکنم. در رشته هاپکیدو دان یک دارم.
انتخاب مینا به عنوان عضو تیم ملی رشته کیکبوکسینگ به اطرافیانش ثابت کرده است یکی از مؤثرترین چهرههاست که میتوان امید زیادی به آینده کاری او داشت.
او در تازهترین رقابت با پیروزی بر حریفها کمربند طلایی را از آن خود کرد. مینااین روزها در کنار همه موفقیتهایی که دارد، در حال گذراندن دوره مربیگری است و به جمع کردن یک تیم قدرتمند از دختران این محدوده فکر میکند. زنده کردن حس خوداتکایی و اعتمادبهنفس بین این گروه مهمترین هدفی است که مینا به آن فکر میکند با ایمان کامل میگوید: من میتوانم موفق شوم و البته همه کسانی که بین همین محرومیتها بزرگ شدیم. خیلی چیزها کم بود. زمین نداشتیم، امکانات نبود، حرف و دستانداز هم تا دلت بخواهد بود و هست، اما اراده که باشد، به همه اینها غالب است. مطمئنم همه ما پیروز این میدان هستیم!